جدول جو
جدول جو

معنی نحوه کار - جستجوی لغت در جدول جو

نحوه کار
روش کار
تصویری از نحوه کار
تصویر نحوه کار
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نقره کار
تصویر نقره کار
کسی که پیشه اش ساختن اشیا و ظروف از نقره است، نقره ساز، آنکه اشیا و ظروف را آب نقره می دهد
فرهنگ فارسی عمید
(شی وَ / وِ)
شیوه گر. شیوه باز. (ناظم الاطباء). رجوع به شیوه باز شود
لغت نامه دهخدا
(مِ)
دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاه. در 41هزارگزی جنوب شرقی ده شیخ، 5هزارگزی قلعۀ میرآباد، و در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و یکصد تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، حبوبات، صیفی، توتون، لبنیات، مختصر میوه جات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(نِ هَِ)
عاذل. ملامت کننده. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(نُ رَ / رِ)
آنکه از نقره ظروف و آلات و زیورها سازد. که ظروف را آب نقره دهد. نقره ساز
لغت نامه دهخدا
(نَ رِ / رَ)
عبدالله بن محمد بن احمد حسینی نیشابوری، ملقب به جمال الدین و مشهور به نقره کار، از ادیبان و فاضلان قرن هشتم هجری قمری است و به سال 776 هجری قمری درگذشته است، او راست: شرح تسهیل، شرح شافیۀ ابن حاجب، شرح منارالانوار نسفی، العباب فی شرح اللباب در نحو. (از ریحانه الادب ج 4 ص 228). رجوع به کشف الظنون و معجم المطبوعات ص 775 و الدررالکامنه ج 2 ص 286 شود
لغت نامه دهخدا
نقره سازی. عمل و شغل نقره ساز. کسی که اشیا وظروف نقره سازد نقره ساز، کسی که اشیا و ظروف را آب نقره دهد مفضض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نکو کار
تصویر نکو کار
نیکو کار
فرهنگ لغت هوشیار
افسونگر، طناز، عشوه پرداز، عشوه زن، عشوه گر، لوند
فرهنگ واژه مترادف متضاد